دنیای عجیب

 

به خدا نگو مشکل دارم، به مشکلت بگو خدايي بزرگ دارم

بزرگي را گفتند زندگي خود را بر چه اساس استوار کردي؟
گفت: دانستم کار مرا کسي انجام نميدهد پس تلاش کردم.
 دانستم رزق مرا ديگري نمي خورد پس آرام گرفتم .
دانستم خدا مرا مي بيند پس حيا کردم.
دانستم پايان کارم مرگ است پس محيا شدم.

 



ادامه مطلب
من فرزندي به دنيا نخواهم آورد

بگذار منقرض شود نسلِ غمگين چشمانمان!!

نسلِ دل بستن هاي يواشکي!!

نسلِ خيسِ گونه هايمان!!

بگذار منقرض شود اين دردهاي سر به فلک کشيده مان!!

و اين دل هاي شکسته مان...!!!


ادامه مطلب


خداوندا یاری ام ده تا قبل از اینکه بخواهم در مورد راه رفتن کسی قضاوت کنم !!!

قدری با کفش های او را بروم ...



ادامه مطلب

خواستم چشم هايت را از پشت بگيرم...

ديدم طاقت اسم هايي را كه ميگويي نــــــــــــــــدارم...



ادامه مطلب

فقـط چـند قـدم مانـده بـود

برسـم بـه "تــو"

اگر ایـن خواب لعنتـی ، دیشـب ادامـه داشـت !



ادامه مطلب
وقــــتـــی هـــمـــه چـــیــــز خــــوبــــه،

مــــیـــــتـــــرســـــم ...

مــــا بـــه لَــنــگـــیـــدن یـــک جـــایِ کـــار

عــــادت کـــــرده ایــــم..!


ادامه مطلب

تـو چـه مـیفـهـمـی از روزگـارم ....


از دلـتـنـگـی ام ...


گـاهـی بـه خـدا الـتـمـاس مـیـکـنـم ...


خـوابـت را بـبـیـنـم ...


مـیـفـهـمـی ؟!!


فـــــقــــــط خـــوابــــــت را !!!



ادامه مطلب

ساده ی ساده ...


از دست می روند ..!


همه ی آن چیز ها که .....


سخت سخت ... به دست آمدند !..



ادامه مطلب

تمام چیزی که از زندگی آموخته ام

تنها یک کلمه است :

" می گذرد "

ولی دق میدهد تا بگذرد



ادامه مطلب

هـــي تــــو؟؟؟

آره بــــا خــــودتـــــم

تـــويـــي کــــه دونـــبـــالـــه مـــاشيـــن مــــدل بالــا هـــســـتــــي, بــــه فـــکر آخـــر

شـــبــشـــم هـــســـتـــي



ادامه مطلب

لب های وحشی هر هرزه ای لایق بوسه های آتشینت نیست ...

کسی را ببوس

که حرمت بوسه را بداند....

و حداقل بخاطر بوسه هایت

فردا که از کنارت رد شد،با نیشخند نگوید:
...
"فاحــــــــــــشه".....!!



ادامه مطلب

منو دَرک کن...

اگر وقت نداری با من صحبت کنی

درکت میکنم

اگر وقت نداری مرا ببینی

درکت میکنم

اگر وقت نداری حالم را بپرسی

درکت میکنم

اما اگر دیگر دوستت نداشتم

این بار نوبت توست که

درکم کنی

 



ادامه مطلب

خدایا!


کمی بیا جلوتر....


می خواهم در گوشت چیزی بگویم


من بی او دوام نمی آورم


حتی تا فردا صبح......



ادامه مطلب

میان این همه مفاهیم پیچیده ریاضی


تنها حکایت اعداد فرد را خوب آموخته ام


” فرد ” منم که وقتی زوج ها با هم می روند


باید یک تنه جور تنهایی ام را بکشم...



ادامه مطلب

دخترک رفت ولی زیر لب این را میگفت: او یقیناً پیِ معشوق خودش می آید!


پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود: مطمئناً پشیمان شده برمیگردد..



ادامه مطلب


در حـسـرتــــــــ یـکـــــــ نـعـره مـسـتـانـه بمـردیـم

ویـران شـود ایـن شـهـر کـه مـیـخـانـه نـدارد

 



ادامه مطلب

اگــه رفتین بهشــت رو دیــوارش حتما بنویسید

لعــنت بر پــدر و مــادر کسی که در این مکان سیــب بخورد

حوصــله نداریم دوبــاره بر گردیم به این دنیــــا....



ادامه مطلب


ﮔﺎﻫﯽ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﺒﻮﺩ!...

ﺍﯾـــﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ...
ﻓﻘــﻂ ﺗــــــــــ ـــــ ـــــــــــــﻮﺭﺍ ﻣﯿــﺨﻮﺍﻫـﻢ!!! ...
ﻫـــــــــــــــــــــــــــﯽ...
ﻓﻠـــﺎﻧــــﯽ ﺑـــــﻪ ﺧـﻮﺩﺕ
ﻧــــﮕﯿﺮ!!!
ﻣـــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــﺮﮒ ﺭﺍ
ﻣﯿــــــــﮕﻮﯾﻢ...



ادامه مطلب


تــو همان بودی که از شــرم گرفتن دستانــم عــرق میکردی


بی شــرف حالا دیگری بــر رویت عــرق میکند..!!ا



ادامه مطلب

شــرابت را بنـــوش رفـــیق

بنـــوش بـــه سلامتی فاحشـــه های شـهرما

کـــه جز خـــود کســـی را نفـــروختند



ادامه مطلب

آهـــــاي با تـوام...
لعــــنتي...

آره بــــا خـــــودخودت...

تويــــي که اين روزها من بــــرات شدم شـــــــما!!

خواسـتـم بگـــــم: هـنوزم همـه پيــــک هامــــو ميـزنم فقــــط

بســـــلامتـيه :

تـــــــــو



ادامه مطلب

هـــی تو اشتباه متوجـه شـــدی ....

گـــفته بـودم لـــب تر کنی برات مـیمیرم امـــا نـــه به قیمـــت اینکه

لبهـــایت را با لبـــهای دیگری تــــــر کنی...



ادامه مطلب

من که نقاشی ام تعریفی ندارد ...

لااقل خودت راهت را بکش و بـــــرو !!!



ادامه مطلب

لعنتی....

بند بند تنم باز میشد..

وقتی از غریبه ها می شنیدم...

که چطور بند بند لباست را برایش باز میکردی...



ادامه مطلب
  • صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد